جدول جو
جدول جو

معنی گوشت آهنگ - جستجوی لغت در جدول جو

گوشت آهنگ(هََ)
بر وزن و معنی گوشت آهنج است که قلاب گوشت از دیگ برآوردن باشد. (برهان). و رجوع به گوشت آهنج شود، غلیواج. (برهان) (آنندراج). گوشت ربا. و رجوع به گوشت آهنج شود
لغت نامه دهخدا
گوشت آهنگ
بر آورنده گوشت، قلابی که بدان گوشت را از درون دیک بیرون آورنده گوشت کش، غلیواج گوشت ربا زغن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خوش آهنگ
تصویر خوش آهنگ
دارای آهنگ و صدای خوشایند و دل نشین
فرهنگ فارسی عمید
(هََ)
قلابی را گویند که بدان گوشت از درون دیگ بیرون آرند. (برهان). گوشت کش. (از انجمن آرا). منشال. (دهار). و رجوع به گوشت آهنگ شود، غلیواج را نیز گفته اند که زغن باشد. (برهان). غلیواج را نیز گویند که گوشت ربا باشد. (انجمن آرا). گوشت ربا. رجوع به گوشت آهنگ شود
لغت نامه دهخدا
(کَ)
آکنده به گوشت. لقمه های نان که در میان آن گوشت نهند. ملحم. عصیب. (یادداشت مؤلف). گوشت آگند
لغت نامه دهخدا
(خوَشْ / خُشْ هََ)
آنکه در نغمه های آواز تصرفات نیکو و مطبوع کند. (ناظم الاطباء). مردمان خوش آواز یا موسیقی دان. (لغت نامۀ محلی شوشتر نسخۀ خطی) ، که بگوش خوش آید. (یادداشت مؤلف). گوش نواز.
عالم از نالۀ عشاق مبادا خالی
که خوش آهنگ و فرح بخش نوائی دارد.
حافظ
لغت نامه دهخدا
(هََ)
گوشت هنگ. قلابی که بدان گوشت از دیگ بیرون آورند. (رشیدی). گوشت آهنگ. گوشت آهنج. گوشت ربا، غلیواج. (رشیدی). گوشت ربا
لغت نامه دهخدا
بر آورنده گوشت، قلابی که بدان گوشت را از درون دیک بیرون آورنده گوشت کش، غلیواج گوشت ربا زغن
فرهنگ لغت هوشیار
آکنده به گوشت، لقمه نان که در داخل آن گوشت گذارند، خوراکی که از روده آکنده از گوشت و مصالح پزند
فرهنگ لغت هوشیار
آکنده به گوشت، لقمه نان که در داخل آن گوشت گذارند، خوراکی که از روده آکنده از گوشت و مصالح پزند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از وحشت آهنگ
تصویر وحشت آهنگ
نهیب آهنگ
فرهنگ لغت هوشیار
بر آورنده گوشت، قلابی که بدان گوشت را از درون دیک بیرون آورنده گوشت کش، غلیواج گوشت ربا زغن
فرهنگ لغت هوشیار
خوش نوا، خوش صدا، موزون، ریتم دار
متضاد: ناموزون
فرهنگ واژه مترادف متضاد