بر وزن و معنی گوشت آهنج است که قلاب گوشت از دیگ برآوردن باشد. (برهان). و رجوع به گوشت آهنج شود، غلیواج. (برهان) (آنندراج). گوشت ربا. و رجوع به گوشت آهنج شود
بر وزن و معنی گوشت آهنج است که قلاب گوشت از دیگ برآوردن باشد. (برهان). و رجوع به گوشت آهنج شود، غلیواج. (برهان) (آنندراج). گوشت ربا. و رجوع به گوشت آهنج شود
قلابی را گویند که بدان گوشت از درون دیگ بیرون آرند. (برهان). گوشت کش. (از انجمن آرا). منشال. (دهار). و رجوع به گوشت آهنگ شود، غلیواج را نیز گفته اند که زغن باشد. (برهان). غلیواج را نیز گویند که گوشت ربا باشد. (انجمن آرا). گوشت ربا. رجوع به گوشت آهنگ شود
قلابی را گویند که بدان گوشت از درون دیگ بیرون آرند. (برهان). گوشت کش. (از انجمن آرا). منشال. (دهار). و رجوع به گوشت آهنگ شود، غلیواج را نیز گفته اند که زغن باشد. (برهان). غلیواج را نیز گویند که گوشت ربا باشد. (انجمن آرا). گوشت ربا. رجوع به گوشت آهنگ شود
آنکه در نغمه های آواز تصرفات نیکو و مطبوع کند. (ناظم الاطباء). مردمان خوش آواز یا موسیقی دان. (لغت نامۀ محلی شوشتر نسخۀ خطی) ، که بگوش خوش آید. (یادداشت مؤلف). گوش نواز. عالم از نالۀ عشاق مبادا خالی که خوش آهنگ و فرح بخش نوائی دارد. حافظ
آنکه در نغمه های آواز تصرفات نیکو و مطبوع کند. (ناظم الاطباء). مردمان خوش آواز یا موسیقی دان. (لغت نامۀ محلی شوشتر نسخۀ خطی) ، که بگوش خوش آید. (یادداشت مؤلف). گوش نواز. عالم از نالۀ عشاق مبادا خالی که خوش آهنگ و فرح بخش نوائی دارد. حافظ